آیه 104 سوره مائده
<<103 | آیه 104 سوره مائده | 105>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و چون به آنها گفته شود: بیایید از حکم کتابی که خدا فرستاده و از دستور رسول او پیروی کنید، گویند: آن دینی که پدران خود را بر آن یافتیم ما را کفایت است. آیا باید از پدران خود هر چند مردمی جاهل بوده و به حق راه نیافته باشند باز پیروی کنند؟
و هنگامی که به آنان گویند: به سوی آنچه خدا نازل کرده و به سوی پیامبر آیید، گویند: روش و آیینی که پدرانمان را بر آن یافته ایم، ما را بس است. آیا هر چند پدرانشان چیزی نمی دانستند و هدایت نیافته باشند [باز هم این تقلید جاهلانه و ناروا را بر خود می پسندند؟!]
و چون به آنان گفته شود: «به سوى آنچه خدا نازل كرده و به سوى پيامبر[ش] بياييد»، مىگويند: «آنچه پدران خود را بر آن يافتهايم ما را بس است.» آيا هر چند پدرانشان چيزى نمىدانسته و هدايت نيافته بودند؟
و چون به ايشان گويند كه به آنچه خدا نازل كرده است و به پيامبر روى آوريد، گويند: آن آيينى كه پدران خود را بدان معتقد يافتهايم ما را بس است. حتى اگر پدرانشان هيچ نمىدانستهاند و راه هدايت نيافته بودهاند؟
و هنگامی که به آنها گفته شود: «به سوی آنچه خدا نازل کرده، و به سوی پیامبر بیایید!»، میگویند: «آنچه از پدران خود یافتهایم، ما را بس است!»؛ آیا اگر پدران آنها چیزی نمیدانستند، و هدایت نیافته بودند (باز از آنها پیروی میکنند)؟!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«أَوَ لَوْ کَانَ»: آیا اگر پدران و نیاکان آنان کافر و گمراه بوده باشند، باید فرزندان ایشان هم کورکورانه کافر و گمراه شوند و به دنبال خرافات روان گردند و گذشتگان خود را الگوی خوبی و نیکی بدانند؟!
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ «104»
و هرگاه به آنان گفته شود: به سوى آنچه خداوند نازل كرده و به سوى پيامبر بياييد، گويند: آنچه پدرانمان را بر آن يافتيم، ما را بس است. آيا هر چند پدرانشان چيزى نمىدانستند و (به حقّ) هدايت نشده بودند (و بيراهه مىرفتند، بايد راه آنان را ادامه دهند؟)
نکته ها
شايد آيه مربوط به خرافههايى باشد كه در آيهى قبل آمده بود كه هرگاه به آنان گفته شود دست از اين خرافات برداريد مىگويند: «وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا»
پیام ها
1- قرآن، مردم را به پيروى از دستوراتِ خدا و رسول فرامىخواند. تَعالَوْا إِلى ...
جلد 2 - صفحه 384
2- پذيرفتن دعوت اسلام، سبب تعالى و رشد است. (كلمه «تَعالَوْا» به معناى حركت به سمت عُلوّ و رشد است)
3- اصل، فرهنگ الهى است، نه فرهنگ پيشينيان. «ما أَنْزَلَ اللَّهُ»
4- قرآن به تنهايى كافى نيست، سنّت وسيره و حكومت رسولاللّه هم ملاك عمل است. «تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ»
5- اهل خرافات و افراد مرتجع و واپسگرا، حاضر به شنيدن حقّ نيستند. «قالُوا حَسْبُنا»
6- نه سنّتگرايى اصل است و نه نوگرايى، اصل، علم و هدايت است. «لا يَعْلَمُونَ، لا يَهْتَدُونَ»
7- وجدان خود را حاكم كنيم. أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ ...
8- پيروى از افكار جاهلانهى آنان و وفادارى نابجا جايز نيست. «أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْلَمُونَ»
9- تقليد كوركورانه، نشانهى بىعقلى است. «لا يَعْقِلُونَ» در آيهى قبل و تعصب روى نياكان در اين آيه.
10- تقليد جاهل از جاهل بىمعناست. وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا ... آباؤُهُمْ لا يَعْلَمُونَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ (104)
بعد از آن از حال اين مفسّريان خبر مىدهد:
وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ: و زمانى كه گويند مر ايشان را اى اهل افترا و اصحاب بدعت، بيائيد به متابعت آنچه خدا نازل فرموده از حكم
«1» اصول كافى، كتاب الايمان و الكفر، جلد دوّم، صفحه 339، حديث 5 و 7.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 192
حلال و حرام وَ إِلَى الرَّسُولِ: و بيائيد به اطاعت پيغمبرى كه بيان كننده آن حكم است قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا: گويند از غايت جهل، كه كافى است ما را آنچه يافتيم پدران خود را بر آن. اين بيان، قصور تدبر، و بسيارى غرور آنها است در تقليد و نداشتن دليل بر آن. أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ: آيا بس است ايشان را آنچه يافتهاند پدران خود را بر آن، اگرچه پدرانشان نمىدانستند چيزى را و راه نمىيافتند به طريق حق، يعنى ايشان جاهل و گمراه بودند و تقليد آنها نافع نيست، بلكه تقليد عالم و هادى مىبايد كرد تا او را از وادى تقليد به سر حد تحقيق رساند بوسيله اظهار حجج بينه و دلايل واضحه.
تبصره- آيه شريفه دليل است بر فساد تقليد و عدم جواز عمل در شيئى از امور دين بدون حجت و دليل. و نيز دلالت دارد بر وجوب معرفت و علم بر هر فردى بقدر فراخور حال و احتياج خود در تكاليف الهيه، زيرا حق تعالى بيان احتجاج فرموده بر اهل تقليد به آنكه مىدانند معرفت ندارند به آنچه مىگويند.
توضيح- اين عدم جواز تقليد، در اصول دين است، اما در فروع، بر هر مسلمان مكلفى لازم است پيروى و تقليد مجتهد حىّ اعلمى را نمايد، چنانچه توقيع امام عصر دالّ بر اين است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ (104)
ترجمه
و چون گفته شود مر ايشانرا بيائيد بسوى آنچه فرستاد خدا و بسوى پيغمبر (ص) گويند بس است ما را آنچه يافتيم بر آن پدران خود را آيا و اگر چه باشند پدران آنها كه ندانند چيزى را و نه راه يابند.
تفسير
بيان است از براى حصر دليل آنها در تقليد كه بطلانش اوضح از بطلان عقائد آنها است و دليل است بر بطلان عقائد و قصور عقلشان ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِذا قِيلَ لَهُم تَعالَوا إِلي ما أَنزَلَ اللّهُ وَ إِلَي الرَّسُولِ قالُوا حَسبُنا ما وَجَدنا عَلَيهِ آباءَنا أَ وَ لَو كانَ آباؤُهُم لا يَعلَمُونَ شَيئاً وَ لا يَهتَدُونَ (104)
و زماني که گفته شد باين كفار و مشركين که بيائيد و اقبال كنيد بسوي آنچه خداوند در قرآن مجيدش نازل فرمود و بسوي پيغمبرش در آنچه بيان ميفرمايد و دستور ميدهد در جواب گفتند ما را كافيست آنچه پدران ما ميگفتند و عمل ميكردند آيا اگر پدران آنها علم نداشتند و از روي جهالت و ناداني مشي ميكردند و در ضلالت و گمراهي بودند و هدايت نميشدند باز هم متابعت آنها را ميكنيد.
جلد 6 - صفحه 484
وَ إِذا قِيلَ لَهُم قائل وجود مقدّس نبوي صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و مؤمنين که در مقام هدايت و ارشاد بودند و ضمير لهم كفار و مشركين تَعالَوا تعال از اسماء افعال است بمعني آمدن يعني بيائيد بمعني پذيرفتن و قبول نمودن و زير بار رفتن است إِلي ما أَنزَلَ اللّهُ قرآن مجيد يعني قبول كنيد و تصديق نمائيد که اينکه كتاب عزيز از جانب خداوند عالم براي هدايت بشر نازل شده و بدستوراتش عمل كنيد و از مخالفتش پرهيز نمائيد وَ إِلَي الرَّسُولِ و مشرف شويد خدمت رسول و تصديق كنيد رسالت او را و اطاعت كنيد فرمايشات او را.
قالوا در جواب مسلمين گفتند (حَسبُنا ما وَجَدنا عَلَيهِ آباءَنا) ما بطريقه آباء خود مشي ميكنيم هر چه گفتند قبول ميكنيم و هر چه كردند ميكنيم و همين ما را بس است.
أَ وَ لَو كانَ آباؤُهُم لا يَعلَمُونَ شَيئاً دوره جاهليت و دور افتادن از انبياء و اخلاق رذيله و عادات خبيثه و اعمال قبيحه که چه اندازه در ميان آنها رواج داشت بلكه جهل سر تا سر دنيا را گرفته بود.
وَ لا يَهتَدُونَ و زير بار هدايت نميرفتند و گوش بفرمايشات انبياء و صلحاء نميدادند و نصايح آنها را اعتناء نميكردند آيا همچه اشخاصي را متابعت ميكنيد و همين براي شما كافيست.
و اينکه آيه در مذمّت تقليد است که كور كورانه بدوي دليل و منطق و برهان فقط براي اينكه پدران ما بودند متابعت ميكنيد و ادلّه واضحه روشن و معجزات باهرات را كنار ميگذاريد بلكه حكم عقل را هم سركوب ميكنيد اينکه نيست جز عصبيت و عناد و هوي پرستي و خود خواهي و اطاعت شيطان و امروز هم اينکه مرض مزمن در سر تا سر مملكت رواج بسزا دارد که بيك ديگر نگاه ميكنند اروپا و امريكا و هوي پرستان را تقليد و اطاعت ميكنند و ابدا اعتنايي بدين و قرآن و علماء ندارند
جلد 6 - صفحه 485
بلكه از آنها معرض و بآنها بد بين و با آنها عداوت مينمايند و همچنين متابعين اهل بدع مثل عامه عميا در متابعت بدعتهاي خلفاء و بني اميه و بني العباس و مثل صوفيه در متابعت اقطاب و مراشد خود و مثل متابعت عوام در اختراعات پيشينيان خود مخصوصا زنها در وفيات و اعراس و غير اينها بالجمله تقليد اهل ضلال بايد انسان تمام كارهاي خود بالاخص در امر دين از روي منطق و عقل و دليل و برهان از مأخذ صحيح از انبياء و اوصياي انبياء و نوّاب ائمه اطهار علماء اعلام باشد که بتواند فرداي قيامت در پيشگاه احديت اقامه حجت نمايد و معذور باشد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 104)
در این آیه اشاره به دلیل و منطق آنها در این تحریم های نابجا و بی مورد کرده، می گوید: «هنگامی که به آنها گفته شود به سوی آنچه خدا نازل کرده و به سوی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بیایید، آنها از این کار سر باز زده، می گویند همان رسوم و آداب نیاکان ما، ما را بس است»؟ (وَ إِذا قِیلَ لَهُم تَعالَوا إِلی ما أَنزَلَ اللّهُ وَ إِلَی الرَّسُولِ قالُوا حَسبُنا ما وَجَدنا عَلَیهِ آباءَنا).
در حقیقت خلافکاریها و بت پرستیهای آنها از یک نوع بت پرستی دیگر یعنی تسلیم بدون قید و شرط در برابر آداب و رسوم خرافی نیاکان سر چشمه می گرفت قرآن صریحا به آنها پاسخ می گوید: که «مگر نه این است که پدران آنها دانشی نداشتند و هدایت نیافته بودند» (أَ وَ لَو کانَ آباؤُهُم لا یعلَمُونَ شَیئاً وَ لا یهتَدُونَ).
بنابراین، کار شما مصداق روشن تقلید «جاهل» از «جاهل» است که در می زان عقل و خرد بسیار ناپسند می باشد!
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم